نقد فیلم | خواندن این متن جرم است
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اکران فیلمهای ویژه جشنواره فیلم فجر سی و هفتم، برگزار شد. صدای کف از همه جای سالن چندین بار بلند شد، همه با سلیقههای مختلف چندین صحنه فیلم را ناخودآگاه تشویق کردند. هر چند روایت داستان از یک پایگاه بسیج بود؛ ولی همه با هر سلیقهای برای این فرمانده باجرأت پایگاه، دست میزدند.
رضا زهتابچیان کارگردان فیلم اولی «دیدن این فیلم جرم است»، داستانی از کاپیتولاسیون را برای ما روایت میکند که در این دولت جاری بود و چقدر زیبا تقابل فکری دولت کنونی با نظام اسلامی را به تصویر میکشد.
داستان درباره یک فرمانده پایگاه به نام امیر است که در مقابل پایگاه، ایست و بازرسی زدهاند؛ هانیه همسر امیر به خاطر حجاب کاملش توسط یک مرد عرقخور مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و از قضا فرزند در شکم هانیه به شهادت میرسد. حالا این یاغی مست توسط بچههای بسیج دستگیر میشود و کشمکشهای داستان شروع میشود.
این فرد تبعه انگلستان است و به خاطر روابط برجام و معاهدههای مالی مختلف؛ امنیت ملی، وزارت خارجه، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات دست به دست هم میدهند تا در چند مرحله این تبعه انگلیس که حالا اسیر دست این فرمانده پایگاه است، آزاد کنند و در مقابل امیر را بازداشت کنند.
انتخاب تحسین برانگیز نقش اول داستان
انتخاب نقش اول داستان به خوبی انتخاب شده است، همه میدانند که مهدی زمین پرداز در فیلمهای محمدحسین مهدویان در چه نقشهایی بازی کرده است، مهدی زمین پرداز ابتدا در مستند آخرین روزهای زمستان در نقش شهید باقری به ایفای نقش پرداخت و بعد از آن در دو فیلم ماجرای نیمروز1و2 در نقش بازجویی دلسوز و منطقی ایفای نقش کرد.
همان بازجوی دلسوزی که به خاطر متانت و اخلاقش بسیاری از اعضای مجاهدین خلق را رام کرده بود، و در پایان فیلم رد خون، ترور میشود؛ حالا با این سابقه ذهنی مخاطب، فرمانده پایگاهی در تهران شده است و یک بسیجی با تمام وجود در مقابل مصلحتاندیشان کج سیرت که نان و نام مردم را به هم گره زدهاند و از غیرت ملی هیچ به جای نگذاشتهاند، دفاع میکند. حالا مسعود بازجوی ما، امیر فرمانده پایگاه شده است؛ با همان منطق، با همان ادبیات و با همان روایت همیشگی که از خود به یادگار گذاشته است.
فیلم دیالوگهای هوشمندانهای را انتخاب کرده است، مهمترین دیالوگها که سالن سینما را نیم خیز میکرد، مذاکره میان دبیر استراتژیکی امنیت و مسئولین امنیتی دیگر است که آمدهاند تا با مذاکره، فرد دو تابعیتی را با خود ببرند، اما امیر در یک نفس تمام ننگهای وزارت خارجه را که آبروی ایران را برده بود، به رخ میکشد.
مفهوم اصلی فیلم
مفهوم اصلی فیلم به یک معنا من دیپلمات نیستم، انقلابیام را به تصویر کشیده است. مهمترین تقابل معنای در فیلم دیپلماتهایی هستند که اهل مذاکره با امیر هستند و سلاح را آماده کردهاند تا اگر مذاکره جواب نداد به ساختمان حمله کنند، آنها هیچ حقی برای امیر قائل نیستند و در مقابل سرداری از بچههای جنگ و پاسداری انقلابی است که هر چند در پایان اجازه نمیدهد تا خونی ریخته شود ولی فرد دوتابعیتی را با خود میبرد.
چرا دیدن این فیلم جرم است؟
کشور ما در یک ساختار مصلحتاندیشانه در تمام سطوح گیر افتاده است، بچههای دفاع مقدس این روزها نسلشان تکثیر شده است، کم نیستند و برای انقلاب از تمام وجود خود مایه میگذارند. اما همیشه کسانی که به فکر پست و مقام خود بودند، به نام قانون همه چیز را در هم شکستند و به اسم مصلحت به دهان شریعت کوفتند.
کسانی که از کنار قیام امام حسین در سکوت میگذرند تا صلح حسنی را فریاد کنند. باید فرمانده پایگاه باشی تا بفهمی که چطور از همه جا و همه طرف برسرت حمله میآورند. فرمانده حوزه که به دنبال قانون نیم بند و دردسر درست نشدن برای خود است، فرمانده پایگاهی که در محله چه حرفها نمیزنند. مسجدی که در دست پیرمردان است و انقلابی که حالا نیاز به انفجاری دیگر دارد.
«دیدن این فیلم جرم است»، آب خنکی است بر تلاش و آتش جگر فرماندهان پایگاههای بسیج که چقدر خاموش فریاد این انقلاب را سر میدهند ولی از همه جا به آنها حمله میکنند.
یکی از مهمترین مفاهیم این فیلم در نقش مداحی نهفته بود که در جمع تفسیر هرمنوتیک و شخصی خود را از ولایت و حضرت آقا نشان میداد. همان سلیقه شخصی که در کار وارد میشود و جوانی که در کنار مداح همیشه به امیر میگفت که تند میروی. قشرهای مختلف مذهبی به زیبایی در کنار هم جمع شدهاند و کارگردان به خوبی زیست اجتماعی هر قشری را که در کنار امیر بودند، به تصویر کشیده است. /882/ی704/س
علی اصغر سیاحت هویدا
این که نشد نقد فیلم
این فیلم کاملا بر خلاف نظامه، در ضمن اصلا حقیقت ندارد و هیچ وقت اصلا اینجوری نبوده ، اقتدار ایران توی این فیلم زیر سوال میره که واقعا صحیح نیست و هیچ وقت حقیقت نداشته و نداره
نیاز به کاسه لیسی خارجیا نیست!!
دیالوگ تامل برانگیز و جالب فیلم: دیدن این فیلم جرم است